به گفته وی یک گروه متشکل از کارشناسان وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیطزیست و مسئولان شهری ضمن بررسی میزان آب انتقالی از طریق این تونل به تهران ، مقدار نیاز پایین دست تونل در شهرستان کرج را تعیین میکنند؛ افزون بر این، سازمان حفاظت محیطزیست پیشنهاد داده است تا دریچههایی برای کنترل میزان انتقال آب در مبادی تونل انتقال آب کرج به تهران نصب شود تا در فصلهای مختلف سال، آب به تناسب نیازهای شهر تهران و کرج توزیع شود.
معاون وزیر نیرو نیز چندی پیش اعلام کرد که قرار نیست حتی قطرهای آب اضافه از سد کرج به تهران اختصاص داده شود و میزان تخصیص همان مقداری است که از 30 سال پیش تاکنون وجود داشته است. به گفته وی قرار است این طرح باعث ارتقای نحوه کیفیت انتقال آب از کرج به تهران با حفظزیستبوم کرج شود.
دکتر پرویز کردوانی، استاد نمونه دانشگاه تهران در این باره به همشهری گفت: بهطور کلی تا قبل از انتقال آب رودخانه کرج به تهران، کرج دارای توسعه پایدار بود ولی امروز این رودخانه نقشی در آبیاری مزارع کرج ندارد و آب داخل زمین نفوذ نمیکند و در نتیجه عدم نفوذ آب به داخل زمین سبب خشکیدن قناتها در منطقه شهریار، رباطکریم و کرج شده است، بهطوری که تا پیش از این به برکت آب رودخانه کرج، نقاطی از منطقه «بکه شهریار» به صورت باتلاق بود، ولی در حال حاضر سطح آب در این منطقه چندین متر تنزل کرده است.
نکته دیگر اینکه جاری بودن رودخانه کرج سبب تأمین شن و ماسه بود، اما مهار کردن این رودخانه مانع از این فرایند شد؛ اتفاقی که در رودخانه جاجرود نیز رخ داده است و از همین رو تا 20 سال دیگر هیچ منبع شن و ماسهای در اطراف تهران وجود نخواهد داشت.
این چهره ماندگار علمی، با اشاره به پیشینه انتقال آب کرج به تهران افزود: از سال 1309 آب از کرج به تهران منتقل شد، اما قرار نبود تا این اندازه آب کرج به تهران منتقل شود. ولی بهتدریج که تهران توسعه یافت سد لار و لتیان نیز احداث شد با این هدف که یکدهم آب سد لتیان به تهران و نهدهم آن به ورامین تخصیص داده شود، در حالی که در برخی سالها حتی در اوج نیاز ورامینیها، قطرهای آب از این سد به ورامین منتقل نمی شود.در نتیجه کشاورزی ورامین هم به سرنوشت کرج مبتلا شده است.
دکتر کردوانی ضمن هشدار نسبت به نحوه مدیریت آب گفت: دو سوم آب تهران از سدهای لار، جاجرود و کرج و یک سوم از منابع زیرزمینی تامین میشود و به همین منظور تاکنون 1050 حلقه چاه حفر شده است، اما مسئله خطرناک دیگری که در حال وقوع است اینکه سازمان آب مجوز حفر 50 حلقه چاه دیگر را گرفته است، در حالی که حفر این چاهها برای تهران بسیار مسئلهآفرین است. برای نمونه وقتی زیر سد لتیان چاه حفر شد تا آب آن به تهران انتقال یابد بخشی از زمینهای مزروعی و باغهای منطقه لواسان با مشکل جدی مواجه شد.
وی میافزاید: تا سال 1360 عمق چاه در برخی جاهای کرج کمتر از 4 متر بود، اما الان به دلیل عدم تزریق آب به سفرههای زیرزمینی به 60 الی 70 متر رسیده و با ادامه روند فعلی و تا کمتر از 20 سال آینده نباید انتظار داشت در کرج، کلات و شهریار و رباطکریم باغی یا زمین کشاورزی وجود داشته باشد، چرا که در حال حاضر در مواقع نیاز تهران، سهم کرج از آب سد حدود 2 متر مکعب در ثانیه است که این مقدار هم فقط آب به کرج قدیم اختصاص مییابد.
در حالی که حدود 13 مترمکعب آب به تهران تخصیص داده میشود و از همین رو میتوان گفت این سد تهران است نه سد کرج.وی با اشاره به احداث سد جدید در منطقه طالقان گفت: قرار است به اندازه آبی که امروزه از کرج، لار و لتیان برای تهران تامین میشود به همان اندازه یعنی حدود 500 میلیون مترمکعب آب گیلان به تهران اختصاص داده شود.
آبی که باید صرف کشاورزی شود. بعد هم میگویند مشکل حل شده و آب تهران تامین شده است، اما به چه قیمتی دیگر مهم نیست،حال آنکه تمام مناطق نابود میشود تا تهران زنده بماند، یعنی نه کرجی میماند نه شهریاری و نه ورامینی.
این استاد دانشگاه با اشاره به مزایای متعدد سدها تاکید کرد: چنانچه مدیریت درستی اعمال نشود ساخت سد مشکلات فراوانی ایجاد میکند؛ از جمله اینکه پس از ساخت سدها، مردم حریم رودخانه را تصرف کرده و در آن تاسیسات و خانه احداث میکنند، در حالی که اگر مخزن سد پرباشد و بارندگی شدیدی روی دهد به طوری که ناگزیر به باز کردن دریچههای سد شوند آب عظیمی وارد مسیلی میشود که اغلب تبدیل به ساخت و ساز و تاسیسات شده و در نتیجه جان مردم به خطر میافتد و بعد هم از آن به عنوان بلای طبیعی تعبیر میشود در حالی که این بلای طبیعی نیست بلکه ناشی از مدیریت نادرست است.
وی تصریح کرد: با توجه به وضعیت کنونی و چنانچه تدبیری اندیشیده نشود نباید انتظار داشت عمر مفید سدهای تهران به بیش از 25 سال دیگر برسد، یعنی تا 25 سال دیگر به دلیل انباشته شدن گل و لای و لجن در حوضچه آبگیر سدها، این سدها با مشکل جدی مواجه میشوند و این نکتهای است که مسئولان و مردم به آن توجهی نداشتهاند، چرا که اگر بخواهند عمر مفید این سدها افزایش یابد باید با شستشوی هیدرولیکی آنها را تمیز کنند یعنی دریچههای سد را در مواقعی از سال باز کنند و با ماشینهای مخصوص، گل و لای داخل سد را از طریق دریچهها دفع کنند اما این کار هرگز انجام نمیشود.
به گفته وی ضروری است با احداث سدهای رسوبگیر و نیز آبخیزداری کامل در بالا دست سدها عمر مفید آنها افزایش داده شود.